Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-20@05:26:51 GMT

(تصویر) راز "زنان زرافه‌ای" کایان!

تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۹۵۸۱۵

(تصویر) راز 'زنان زرافه‌ای' کایان!

قبیله کایان در شمال تایلند که عموماً به عنوان "مردم گردن دراز کارن" شناخته می شوند، به دلیل پوشیدن حلقه های گردن مشهور هستند.

به گزارش خبرآنلاین، زنان در این کشور به استفاده از حلقه‌های گردن برنجی که توسط مردان برمه‌ای ساخته شده است، معروف هستند، این حلقه‌های برای بلندتر به نظر رسیدن گردن آنها استفاده می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

کنیایی‌ها بر این باورند که هر چه گردن زن بلندتر باشد، دوست‌داشتنی‌تر است. زنان کایان از سن پنج سالگی با استفاده از حلقه های گردن آشنا هستند. آنها با افزایش سن، سیم پیچ های برنجی بیشتری جمع می کنند. طبق حساب ها، آنها هر دو سال یک کویل جدید اضافه می کنند.

قبیله کایان از میانمار سرچشمه گرفتند. در جریان نبرد بین ارتش میانمار و گروه های شورشی در اواخر دهه ۱۹۸۰، آنها به مرزهای تایلند گریختند. در طول این مدت، آنها در کمپ های پناهندگان در امتداد مرزهای تایلند محبوس بودند و در آنجا به دنبال امنیت بودند.

زنان کایان در مدت کوتاهی توجه بسیاری را به خود جلب کردند. زمانی که در تایلند بودند، از زمانی که گردشگران به ظاهر آنها علاقه مند شدند، آنها را متمایز کرد. گردشگران مجذوب کلاف های گردن و سایر بخش های فرهنگ خود بودند.

بازدیدکنندگان چه در آن زمان و چه در حال حاضر به سرعت به دنبال عکس با زنان کایان با ظاهری عجیب و غریب هستند. در واقع، اعتقاد بر این است که سالانه بیش از ۴۰۰۰۰ نفر در مرزهای تپه ای توقف می کنند تا این زنان را ببینند یا با آنها عکس بگیرند. این کلاف ها توسط خانم ها در تمام طول سال از جمله هنگام خواب استفاده می شود.

اگرچه هیچ عشیره کایان نتوانسته توضیح روشنی برای پذیرش این آیین دیرینه ارائه دهد، اما دلایل مختلفی برای استفاده و ادامه حیات آن به آن نسبت داده شده است.

در حالی که برخی از مردم بومی ادعا می کنند که حلقه های برنجی از زنان در برابر آدم ربایی توسط قبایل همسایه محافظت می کند، برخی دیگر ادعا می کنند که آنها را از حمله ببرها به گردن محافظت می کند.

دلیل غالب امروزه این است که کلاف های گردن برای حفظ فرهنگ استفاده می شود. جدا از محافظت، به نظر می رسد که حلقه های گردن برای اهداف آرایشی نیز هستند. زنان کایان به دلیل گردن بلندشان به زنان زرافه معروف هستند. "پاداونگ" نام دیگری برای حلقه های گردن آنها است.

نگرانی‌هایی در مورد استفاده مداوم از حلقه‌های گردن و خطرات سلامتی قابل‌توجهی که باعث فروپاشی مهره‌های ستون فقرات می‌شوند، مطرح شده است.

حلقه‌های گردن می توانند در مواقعی نزدیک به ۲۰ کیلوگرم وزن داشته باشند. در نتیجه، اعمال آن بر روی گردن ظریف هر فردی سخت، سنگین و ناراحت کننده است. وزن سیم پیچ های فلزی استخوان ترقوه را به جلو می راند و قفسه سینه را له می کند. طول گردن همیشه منبسط نمی شود، اما انحراف ترقوه این تصور را ایجاد می کند که منبسط می شود.

زنان کایان نیز مجبورند با کلاف های برنجی به دور گردن خود بخوابند. آنها از برگ ها برای محافظت از گردن خود در هنگام خواب استفاده می کنند تا از ایجاد تاول و پف کردن جلوگیری کنند.

زنان نیز از بحث در مورد مشکلات خود با خارجی ها منع می شوند. اگر این کار را بکنند حقوقشان کم می شود. آنها همچنین می توانند به دلیل درگیر شدن در فعالیت های مدرن مانند استفاده از رایانه یا تلفن همراه مجازات شوند.

اگرچه برخی از افراد بر این باورند که کایان ها مجاز به حفظ فرهنگ خود هستند، برخی دیگر معتقدند که بی تابعیتی آنها مورد سوء استفاده قرار می گیرد. تایلند در سال های اخیر در نتیجه سنت کایان شهرت و توجه پیدا کرده است. این کشور پول نقد بیشتری از گردشگران دریافت کرده است که به نفع بسیاری از تجار محلی بوده است.

با این وجود، برخی از زنان کایان تصمیم گرفته‌اند از حلقه‌های گردن خودداری کنند، زیرا معتقدند این یک آیین آزاردهنده است که با واقعیت‌های کنونی همخوانی ندارد. این زنان آن را یک عادت باستانی می دانند که در دوران مدرن نباید انجام شود و سخت تلاش می کنند تا جلوی آن را بگیرند. از سوی دیگر، برخی از زنان همچنان به استفاده از حلقه های برنجی به عنوان نمادی از باورهای فرهنگی خود ادامه می دهند.

منبع: هیستوری‌آف‌یستردی

 

منبع: فرارو

کلیدواژه: زنان زرافه ای حلقه های گردن کلاف ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۹۵۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طناب دار بر گردن عامل جنایت برج سپید | توقف حکم ۲ قاتل و یک متجاوز در لحظه آخر

همشهری آنلاین - حوادث: قاتلی که سحرگاه حکم قصاصش اجرا شد، ۴ سال قبل دست به جنایتی هولناک زد و جان ۳ نفر را گرفت. قربانیان زن و شوهری جوان و دختر ۶ ساله شان بودند که با ضربات چاقو در طبقه هفتم برج سپید در غرب تهران به قتل رسیده بودند.

وقتی تیم جنایی در محل حادثه حاضر شد، یکی از همسایه‌ها مهم‌ترین سرنخ پرونده را در اختیارشان قرار داد. او دیده بود که یکی از آشنایان مقتولان به نام کامران که وی نیز ساکن طبقه هفتم برج است، با یکی از قربانیان (پدر خانواده) درگیر شده و با ضربات چاقو او را از پا درآورد. حتی سرایدار ساختمان نیز به ماموران گفت که کامران پس از جنایت سراغ او رفته و با این ادعا که در طبقه هفتم مقدار خون مرغ و گوشت ریخته از او خواسته بود که به آنجا برود و خون‌ها را پاک کند.

با این اطلاعات، کامران به عنوان تنها مظنون جنایت تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه ساعاتی بعد وقتی به محل جنایت برگشته بود، دستگیر شد. او در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و مدعی شد حسادت دلیل اصلی قتل‌عام خانواده پسرخاله‌اش بوده است ...

متهم به قتل که متولد سال ۶۲ بود و هیچ سابقه کیفری در پرونده اش نداشت در تمام مراحل بازجویی گریه می کرد و می گفت عذاب وجدان دارد. وی خواسته اش این بود که هرچه زودتر قصاصش کنند چرا که تحمل این عذاب وجدان را ندارد. وی ادامه داد: او پسرخاله ام بود. مانند برادر بودیم. ما با هم رفیق بودیم. با هم کار می کردیم، واقعا در آن لحظه خودم نبودم. حسادت از خیلی وقت قبل درونم ریشه دوانده بود و رهایم نمی کرد.

متهم ادامه داد: دو سال با کمک هم برج را که زمینش ارثیه مادریمان بود ساختیم و هیچ مشکلی با یکدیگر نداشتیم. اما او وضع مالی‌اش از من بهتر بود چون پس از مرگ مادرش ارثیه زیادی به او رسیده بود. باغ، ویلا و ماشین داشت. چندین ملک داشت که اجاره زیادی از مستاجران آن می گرفت. خیلی راحت پول خرج می کرد به طوریکه چند روز قبل متوجه شدم یک تلویزیون ۶۰ میلیونی خریده است. اراده می کرد هرچه می خواست می خرید و وضعیت زندگی او باعث شده بود که حسادتم روز به روز نسبت بیشتر شود. به خصوص اینکه همسرم هم مدام به من سرکوفت می زد و وضعیت زندگی او را به رخ من می‌کشید.

البته من هم خانه و ماشین خارجی دارم اما او چندین برابر من داشت. به تازگی می‌گفت قصد دارد خانه ای لوکس در جردن و یک خودروی لکسوس بخرد. این را که شنیدم دیگر از خود بی‌خود شده بودم و روز حادثه دست به جنایتی هولناک زدم. وی درباره روز حادثه گفت: آن روز قرار بود با پسرخاله ام برویم محضر چون کار اداری داشتیم. رفتم مقابل در و با دست دو تقه زدم به در. پسر خاله ام در را باز کرد و دوباره موضوع خرید خانه لوکس در جردن و خرید لکسوس را مطرح کرد. از خود بی خود شدم ودیگر کنترلی بر کارهایم نداشتم. در زمان خیلی کوتاه و در حد اینکه او کفش را پوشید و دکمه آسانسور را زد چاقو را از کیفم بیرون آوردم. به او ضرباتی زدم و هلش دادم داخل خانه. ناگهان چشمم افتاد به دختر کوچولوی او. دخترش گریه می‌کرد و من اصلا متوجه نبودم چه کار می‌کنم و هنوز هم نمی‌دانم چطور جان او را گرفتم. همان لحظه همسر پسرخاله ام از خواب بیدار شد و از اتاق بیرون آمد. در راهروی اتاق خواب ها او را کشتم و بعد فرار کردم.

این مرد پس از محاکمه در دادگاه به قصاص محکوم شد و حکم به تایید قضات دیوان عالی کشور رسید. سپس پرونده به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد تا مقدمات اجرای حکم فراهم شود. نام این مرد جنایتکار در فهرستان اعدامی های روز چهارشنبه بیست و نهم فروردین ماه قرار گرفت. او سحرگاه دیروز با پای لرزان پای چوبه دار رفت. درحالیکه گریه می کرد از اولیای دم خواست تا او را ببخشند اما آنها اصرار بر اجرای حکم داشتند. در نهایت طناب دار بر گردن مرد جنایتکار قرار گرفت و او قصاص شد تا پرونده اتهامی اش برای همیشه بسته شود.

اشک شوق

دومین مردی که سحرگاه دیروز در زندان قزل حصار پای چوبه دار رفت، ‌ یکی از روزهای اردیبهشت سال ۹۴ زنی ۴۳ ساله به نام مریم را به قتل رسانده بود. او اما در واپسین لحظات توانست از اولیای دم مهلت بگیرد و از پای چوبه دار به زندان برگردد.

این مرد به خاطر اینکه زن مورد علاقه اش به درخواست ازدواج وی، جواب منفی داده بود دست به جنایت زد و به قتل اعتراف کرد. وی در بازجویی ها چنین گفته بود: در روز اول اردیبهشت ماه به مقابل خانه مریم رفتم و منتظر ماندم تا او از خانه خارج شود. تصمیم داشتم تا بار دیگر پیشنهاد خود را مطرح کنم. زمانیکه مریم از خانه خارج شد با خواهش از او خواستم تا سوار ماشین من شود و او نیز به ناچار و برای آنکه کسی متوجه موضوع نشود، سوار شد. در بین راه به او گفتم که عاشقش هستم و دلم می خواهد هرچه زودتر با من ازدواج کند. او اما با لحن تندی جوابم را داد و گفت پاسخش منفی است. در حالیکه بسیار عصبانی شده بودم، کنترل خودم را از دست دادم و با روسری، ‌مریم را خفه کردم.

متهم ادامه داد: زمانیکه به خود آمدم متوجه شدم که مریم جان باخته است. خیلی ترسیده بودم به همین دلیل جسد وی را به ویلای خود در منطقه فشم برده و در گوشه ی حیاط، دفنش کردم.

پس از اعتراف این مرد، ماموران راهی ویلا شدند و جسد مریم را از دل خاک بیرون کشیدند. از سوی دیگر عامل جنایت به قصاص محکوم شد و با قطعی شدن رای پرونده به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارجاع شد. قاتل این پرونده، سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت اما با التماس و گریه از اولیای دم خواست تا او را ببخشند. طناب دار بر گردن وی آویخته شد و در آن لحظه های آخر قاتل نیز برای نجات جانش التماس می کرد. از سوی دیگر تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران در زندان مستقر شده بودند و آخرین تلاش های خود را در آن لحظات می کردند تا اینکه اولیای دم دلشان به رحم آمد و حکم را اجرا نکردند. آنها به قاتل مهلت دادند و او درحالیکه اشک شوق می ریخت از پای چوبه دار به زندان برگشت.

سومین محکومی که پیش از طلوع خورشید روز چهارشنبه، پای چوبه دار رفت و موفق شد در واپسین لحظات از اولیای دم مهلت بگیرد و به زندان برگردد، دوازدهم آبان سال ۹۶ جان زنی جوان را گرفت. ماجرا از این قرار بود که آن روز گزارش ناپدید شدن زنی جوان به پلیس پایتخت اعلام شد. وی قرار بود به مسافرت برود و حتی چمدانش را هم جمع کرده بود اما به طرز عجیبی ناپدید شده بود. در ادامه تحقیقات مشخص شد که این زن با مردی به نام رسول در ارتباط بوده است. قرار بود با رسول به سفر برود که این مرد به عنوان مظنون بازداشت شد. وی در بازجویی ها به قتل اعتراف کرد و گفت: مقتول سعیده نام داشت و از آشنایانم بوو. من به او پول قرض داده بودم اما سعیده برای برگردان این پول امروز و فردا می کرد. روز حادثه می خواستیم با هم به مسافرت برویم اما در بین راه به خاطر پول با هم درگیر شدیم. از شدت عصبانیت، ‌ او را خفه کردم و جسدش را در شهریار انداختم.

این مرد جنایتکار صبح دیروز درحالیکه طناب دار بر گردنش بود، با التماس توانست از اولیای دم مهلت بگیرد و درحالیکه اشک شوق می ریخت به زندان برگشت.

اما آخرین مردی که سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و حکمش متوقف شد، ‌پرونده اش با ۳ قاتل دیگر تفاوت داشت. هرچند او هم در آخر اشک شوق ریخت از اینکه فرصت زندگی دوباره یافته است. او به جرم تجاوز به عنف به اعدام محکوم شده بود. وی سال ۹۴ زنی را به عنوان مسافر سوار ماشینش کرد اما به گفته خودش وسوسه های شیطانی به سراغش آمد و با تهدید به زن جوان تجاوز کرد. وی پس از دستگیری و محاکمه در دادگاه کیفری به اعدام محکوم شد و حکمش به تایید قضات دیوان عالی کشور رسید. وی تا قبل از این، دو مرتبه نامش در لیست اعدام قرار گرفته بود اما یکبار توبه نامه نوشت و بار دیگر درخواست اعاده دادرسی کرد که موجب توقف حکم اعدامش شد. درحالیکه دیروز برای سومین بار پای چوبه دار می رفت، بار دیگر با توقف حکمش مواجه شد چرا که چند روز قبل درخواست اعاده دادرسی کرده بوده بود و به این ترتیب اعدام نشد تا پرونده اش بار دیگر مورد بررسی های بیشتر قرار بگیرد.

کد خبر 845273 برچسب‌ها دادگاه سارق - سرقت اعدام قتل - قاتل

دیگر خبرها

  • فیلمبردار باید در خدمت قصه باشد/ با سروش صحت زبان بصری مشترک دارم
  • گلودرد یک بیماری شایع در دوران کودکی است
  • تامین آب شرب شهر شریف آباد با حفر یک حلقه چاه جدید
  • باخت مقابل پرسپولیس را گردن می‌گیرم/ خاک عالم بر سر ما!
  • گروه هفت مقابل گردن‌کشی‌های رژیم صهیونیستی بایستد
  • طناب دار بر گردن عامل جنایت برج سپید | توقف حکم ۲ قاتل و یک متجاوز در لحظه آخر
  • حلقه اتحاد مازندرانی ها در ساحل خزر
  • ببینید| تاجگردون: هیچکس حاضر نیست لایحه عفاف و حجاب را گردن بگیرد /کسی از دولت نمی‌پرسد این چه لایحه‌ای بود!
  • تتوی روی گردن یک سرباز در رژه ارتش خبرساز شد
  • مدال نقره قهرمانی کشوری بر گردن کاراته کار قمی